معنی فارسی recleanse
B1پاکسازی مجدد، عمل تمیز کردن دوباره یا از بین بردن آلودگی یا ناخالصیها.
To cleanse again; to purify or clean something that has already been cleansed.
- VERB
example
معنی(example):
پس از پیادهروی طولانی، تصمیم گرفتم صورتم را دوباره پاکسازی کنم.
مثال:
After a long hike, I decided to recleanse my face.
معنی(example):
او باید بدنش را پس از روند سمزدایی دوباره پاکسازی کند.
مثال:
He needs to recleanse his body after the detox process.
معنی فارسی کلمه recleanse
:
پاکسازی مجدد، عمل تمیز کردن دوباره یا از بین بردن آلودگی یا ناخالصیها.