معنی فارسی recliner

B1

راحتی، نوعی صندلی که می‌تواند خم شود و راحتی بیشتری برای نشستن فراهم می‌کند.

A chair that can be tilted back, typically with a footrest, designed for comfort.

noun
معنی(noun):

One who, or that which, reclines.

معنی(noun):

A chair hinged so that the back can be reclined for comfort.

example
معنی(example):

من عاشق نشستن در راحتیم و خواندن کتاب هستم.

مثال:

I love to sit in my recliner and read a book.

معنی(example):

راحتی می‌تواند برای حداکثر راحتی تنظیم شود.

مثال:

The recliner can be adjusted for maximum comfort.

معنی فارسی کلمه recliner

: معنی recliner به فارسی

راحتی، نوعی صندلی که می‌تواند خم شود و راحتی بیشتری برای نشستن فراهم می‌کند.