معنی فارسی reclivate
B1تغییر وضعیت یا حالت چیزی به شکلی تکیهگاه.
To place or arrange in a reclining position.
- VERB
example
معنی(example):
برای تکیهگاه کردن سند، باید آن را با دقت تا کنید.
مثال:
To reclivate the document, you need to fold it carefully.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تا پارچه را برای تناسب بهتر تکیهگاه کنند.
مثال:
They decided to reclivate the fabric for a better fit.
معنی فارسی کلمه reclivate
:
تغییر وضعیت یا حالت چیزی به شکلی تکیهگاه.