معنی فارسی reclothed

B1

به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی دوباره لباس پوشیده شده است.

To have been dressed again or provided with new clothing.

verb
معنی(verb):

To clothe again or anew.

example
معنی(example):

مجسمه با یک روپوش زیبا لباس پوشانده شد.

مثال:

The statue was reclothed with a beautiful robe.

معنی(example):

او پس از تغییر لباس دوباره لباس پوشیده شد.

مثال:

He was reclothed after the costume change.

معنی فارسی کلمه reclothed

: معنی reclothed به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی دوباره لباس پوشیده شده است.