معنی فارسی recoaling

B1

فرآیند بارگذاری مجدد مواد سوختی، به ویژه ذغال‌سنگ، بر روی وسیله نقلیه.

The act of refilling coal on a vehicle.

example
معنی(example):

دوباره بارگذاری ذغال‌سنگ کشتی چند ساعت طول می‌کشد.

مثال:

Recoaling the ship takes several hours.

معنی(example):

فرآیند دوباره بارگذاری ذغال‌سنگ برای قطارهای مسافت‌های طولانی بسیار مهم است.

مثال:

The recoaling process is crucial for long-distance trains.

معنی فارسی کلمه recoaling

: معنی recoaling به فارسی

فرآیند بارگذاری مجدد مواد سوختی، به ویژه ذغال‌سنگ، بر روی وسیله نقلیه.