معنی فارسی recognitor

B1

شخص یا چیزی که عمل شناسایی را انجام می‌دهد.

One who recognizes or identifies.

example
معنی(example):

شناساینده تجزیه و تحلیل دقیقی از یافته‌ها ارائه داد.

مثال:

The recognitor provided a detailed analysis of the findings.

معنی(example):

نقش شناساینده در تضمین دقت بسیار مهم است.

مثال:

The role of the recognitor is crucial in ensuring accuracy.

معنی فارسی کلمه recognitor

: معنی recognitor به فارسی

شخص یا چیزی که عمل شناسایی را انجام می‌دهد.