معنی فارسی recoined

B1

دوباره ضرب شده؛ به معنای بازتعریف یا تغییر عبارت یا اصطلاح برای انطباق با شرایط جدید.

To have coined a phrase or term anew, usually for better relevance.

example
معنی(example):

این عبارت دوباره بر اساس استفاده مدرن به‌روز شد.

مثال:

The phrase was recoined to better reflect modern usage.

معنی(example):

پس از بحث‌های زیاد، این اصطلاح برای وضوح دوباره به‌روز شد.

مثال:

After much debate, the term was recoined for clarity.

معنی فارسی کلمه recoined

: معنی recoined به فارسی

دوباره ضرب شده؛ به معنای بازتعریف یا تغییر عبارت یا اصطلاح برای انطباق با شرایط جدید.