معنی فارسی recollect

B1 /ɹɛkəˈlɛkt/

بخاطر آوردن، یادآوری خاطرات یا اطلاعات از گذشته.

To remember something or bring it back to mind.

verb

معنی(verb):

To recall; to collect one's thoughts again, especially about past events.

مثال:

I remember the concert clearly, but I can't recollect why I had decided to go there.

example

معنی(example):

نمی‌توانم بخاطر بیاورم کلیدهایم را کجا گذاشتم.

مثال:

I cannot recollect where I left my keys.

معنی(example):

او سعی کرد جزئیات رویداد را به یاد بیاورد.

مثال:

She tried to recollect the details of the event.

معنی فارسی کلمه recollect

بخاطر آوردن، یادآوری خاطرات یا اطلاعات از گذشته.