معنی فارسی recolonised

B1

به معنای کنترل دوباره یک خاک به دست آمدن قدرت جدید.

Having been re-established as a colony by a new governing body.

verb
معنی(verb):

To colonize again, especially after decolonization.

example
معنی(example):

این جزیره پس از جنگ دوباره توسط یک قدرت جدید مستعمره شد.

مثال:

The island was recolonised by a new power after the war.

معنی(example):

در تاریخ، این سرزمین چندین بار دوباره مستعمره شده است.

مثال:

Historically, the land was recolonised numerous times.

معنی فارسی کلمه recolonised

: معنی recolonised به فارسی

به معنای کنترل دوباره یک خاک به دست آمدن قدرت جدید.