معنی فارسی recolonize

B2

دوباره مستعمره کردن، بازسازی یک مستعمره در مکان‌های قبلی.

To establish control over a previously colonized area again.

verb
معنی(verb):

To colonize again, especially after decolonization.

example
معنی(example):

این کشور برنامه‌ریزی کرد که جزیره را دوباره مستعمره کند.

مثال:

The country planned to recolonize the island.

معنی(example):

پس از سال‌ها، آنها تصمیم به مستعمره کردن دوباره آن منطقه گرفتند.

مثال:

After many years, they decided to recolonize the area.

معنی فارسی کلمه recolonize

: معنی recolonize به فارسی

دوباره مستعمره کردن، بازسازی یک مستعمره در مکان‌های قبلی.