معنی فارسی recolonized
B1به معنای دوباره تصرف یا کنترل یک سرزمین یا کشور پس از اینکه قبلاً آن را از دست دادهاید.
To establish control over a region or country again after it has gained independence.
- verb
verb
معنی(verb):
To colonize again, especially after decolonization.
example
معنی(example):
این کشور پس از سالها استقلال دوباره مستعمره شد.
مثال:
The country was recolonized after many years of independence.
معنی(example):
این قلمرو به دلیل بیثباتی سیاسی دوباره مستعمره شد.
مثال:
The territory was recolonized as a result of political instability.
معنی فارسی کلمه recolonized
:
به معنای دوباره تصرف یا کنترل یک سرزمین یا کشور پس از اینکه قبلاً آن را از دست دادهاید.