معنی فارسی recombed

B1

دوباره شانه کردن، به عمل شانه کردن مجدد موها یا اشیاء اشاره دارد.

The act of combing something again.

example
معنی(example):

او موهایش را برای داشتن ظاهری مرتب دوباره شانه کرد.

مثال:

She recombed her hair for a neat look.

معنی(example):

پس از اینکه فرش دوباره شانه شد، دوباره تازه به نظر می‌رسید.

مثال:

After being recombed, the carpet looked fresh again.

معنی فارسی کلمه recombed

: معنی recombed به فارسی

دوباره شانه کردن، به عمل شانه کردن مجدد موها یا اشیاء اشاره دارد.