معنی فارسی recommedation

B1

توصیه، پیشنهادی که به منظور کمک یا هدایت شخصی به او داده می‌شود؛ در این زمینه معمولاً به اختیار فردی است که توصیه را می‌شنود.

A suggestion or proposal as to the best course of action, especially made by someone knowledgeable.

example
معنی(example):

می‌خواهم یک توصیه برای آن رستوران به شما بدهم.

مثال:

I would like to give you a recommendation for that restaurant.

معنی(example):

توصیه او به من کمک کرد تا کتاب مناسبی را انتخاب کنم.

مثال:

Her recommendation helped me choose the right book.

معنی فارسی کلمه recommedation

: معنی recommedation به فارسی

توصیه، پیشنهادی که به منظور کمک یا هدایت شخصی به او داده می‌شود؛ در این زمینه معمولاً به اختیار فردی است که توصیه را می‌شنود.