معنی فارسی recommitting
B1دوباره متعهد شدن به کاری؛ به معنای ادامه دادن به یک تعهد قبلی که ممکن است به دلایلی فراموش شده باشد.
The act of pledging again to an undertaking or obligation.
- verb
verb
معنی(verb):
Commit again
example
معنی(example):
او برای بهبود نمراتش دوباره به تحصیلاتش متعهد میشود.
مثال:
He is recommitting to his studies to improve his grades.
معنی(example):
تجدید تعهد به پروژه برای موفقیت آن ضروری است.
مثال:
Recommitting to the project is essential for its success.
معنی فارسی کلمه recommitting
:
دوباره متعهد شدن به کاری؛ به معنای ادامه دادن به یک تعهد قبلی که ممکن است به دلایلی فراموش شده باشد.