معنی فارسی recompression
B1فشردهسازی دوباره، فرآیند کاهش مجدد اندازه دادهها یا فایلها.
The process of compressing something again.
- NOUN
example
معنی(example):
فشردهسازی دوباره فایلها زمان بارگذاری را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.
مثال:
The recompression of the files significantly improved loading times.
معنی(example):
ما به دلیل فشردهسازی دوباره پایگاه داده عملکرد بهتری مشاهده کردیم.
مثال:
We observed better performance due to the recompression of the database.
معنی فارسی کلمه recompression
:
فشردهسازی دوباره، فرآیند کاهش مجدد اندازه دادهها یا فایلها.