معنی فارسی reconciliability
B2قابل سازش بودن به معنای توانایی برای برطرف کردن اختلافات و رسیدن به توافق است.
The quality of being reconcilable; the possibility of achieving agreement.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل سازش بودن تفاوتهایشان تعجبآور بود.
مثال:
The reconciliability of their differences was surprising.
معنی(example):
کارشناسان درباره قابلیت سازش دو فرهنگ بحث کردند.
مثال:
Experts debated the reconciliability of the two cultures.
معنی فارسی کلمه reconciliability
:
قابل سازش بودن به معنای توانایی برای برطرف کردن اختلافات و رسیدن به توافق است.