معنی فارسی reconditely

B2

به طور پیچیده و غیرقابل درک.

In a manner that is difficult to understand or obscure.

example
معنی(example):

استاد به طور پنهانی صحبت کرد و این باعث شد که دانشجویان نتوانند بفهمند.

مثال:

The professor spoke reconditely, making it hard for students to understand.

معنی(example):

استدلال‌های پنهان او هیئت منصفه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

Her reconditely crafted arguments impressed the jury.

معنی فارسی کلمه reconditely

: معنی reconditely به فارسی

به طور پیچیده و غیرقابل درک.