معنی فارسی recondole
B1تسلی دادن، آرام کردن.
To comfort someone in their sorrow or grief.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد دوستش را پس از یک از دست دادن دشوار تسلی دهد.
مثال:
He tried to recondole his friend after a difficult loss.
معنی(example):
تسلی دادن یعنی آرام کردن کسی در غم او.
مثال:
To recondole is to comfort someone in their grief.
معنی فارسی کلمه recondole
:
تسلی دادن، آرام کردن.