معنی فارسی reconfinement
B1دوباره محدود کردن، فرآیند یا عمل تعیین مجدد مرزها یا محدودیتها است.
The act of restraining or restricting again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره محدود کردن منطقه برای ایمنی ضروری بود.
مثال:
The reconfinement of the area was necessary for safety.
معنی(example):
آنها درباره استراتژیهای دوباره محدود کردن در جلسه بحث کردند.
مثال:
They discussed the reconfinement strategies at the meeting.
معنی فارسی کلمه reconfinement
:
دوباره محدود کردن، فرآیند یا عمل تعیین مجدد مرزها یا محدودیتها است.