معنی فارسی reconsent

B1

توافق دوباره، دادن اجازه یا رضایت مجدد برای یک عمل یا فعالیت.

The act of consenting again, particularly in contexts where consent is needed for participation.

example
معنی(example):

او پس از مرور تغییرات، تصمیم گرفت دوباره برای مطالعه تحقیق اجازه بدهد.

مثال:

She decided to reconsent to the research study after reviewing the changes.

معنی(example):

بیمار مجبور شد دوباره اجازه بدهد بعد از اینکه درباره روند جدید آگاه شد.

مثال:

The patient had to reconsent after being informed about the new procedure.

معنی فارسی کلمه reconsent

: معنی reconsent به فارسی

توافق دوباره، دادن اجازه یا رضایت مجدد برای یک عمل یا فعالیت.