معنی فارسی reconstructor
B2بازسازیکننده، شخصی که وظیفه بازسازی و تعمیر یک شیئ یا ساختار را به عهده دارد.
A person who reconstructs or restores something, often emphasizing fidelity to the original.
- NOUN
example
معنی(example):
بازسازیکننده ساختمان قدیمی ویژگیهای تاریخی آن را حفظ کرد.
مثال:
The reconstructor of the old building preserved its historical features.
معنی(example):
به عنوان یک بازسازیکننده، او بر حفظ یکپارچگی سازه تمرکز کرد.
مثال:
As a reconstructor, he focused on maintaining the integrity of the structure.
معنی فارسی کلمه reconstructor
:
بازسازیکننده، شخصی که وظیفه بازسازی و تعمیر یک شیئ یا ساختار را به عهده دارد.