معنی فارسی reconter
B1دوباره گفتن، بار دیگر روایت کردن یک داستان یا واقعه.
To recount or tell a story again, typically with an emphasis on exciting details.
- VERB
example
معنی(example):
او عاشق است که داستانهای هیجانانگیز سفرش را دوباره بگوید.
مثال:
He loves to reconter his exciting travel stories.
معنی(example):
در شام، او تصمیم گرفت تا داستانهای مورد علاقهاش را دوباره بگوید.
مثال:
At the dinner, she opted to reconter her favorite anecdotes.
معنی فارسی کلمه reconter
:
دوباره گفتن، بار دیگر روایت کردن یک داستان یا واقعه.