معنی فارسی reconverting

B1

عمل تبدیل مجدد، فرآیند انجام تبدیل دوباره یک شیء به فرم یا وضعیت قبلی.

The act of converting something back to its original state or a suitable state.

verb
معنی(verb):

To convert again, convert back.

معنی(verb):

To convert.

example
معنی(example):

او در حال تبدیل مجدد فایل‌ها برای سیستم جدید است.

مثال:

She is reconverting the files for the new system.

معنی(example):

تبدیل مجدد می‌تواند زمان‌بر باشد اما ضروری است.

مثال:

Reconverting can be time-consuming but necessary.

معنی فارسی کلمه reconverting

: معنی reconverting به فارسی

عمل تبدیل مجدد، فرآیند انجام تبدیل دوباره یک شیء به فرم یا وضعیت قبلی.