معنی فارسی recostumed
B1عمل تغییر لباس یا لوازم به صورت قبلی، معمولاً در زمینه تئاتر یا نمایش.
Having changed one's costume, typically in the context of theater or performing arts.
- VERB
example
معنی(example):
او قبل از صحنه نهایی لباسش تغییر داده شد تا با تحول شخصیت همخوانی داشته باشد.
مثال:
She was recostumed before the final scene to match the character's evolution.
معنی(example):
بازیگران پس از هر قسمت لباسهایشان عوض شد تا سفر شخصیتهایشان را نشان دهد.
مثال:
The actors were recostumed after each act to reflect their character journeys.
معنی فارسی کلمه recostumed
:
عمل تغییر لباس یا لوازم به صورت قبلی، معمولاً در زمینه تئاتر یا نمایش.