معنی فارسی recoupled

B1

پیوسته دوباره، به معنای اینکه دو یا چند چیز دوباره به هم متصل شده‌اند.

Things or concepts that have been brought back together or re-associated.

example
معنی(example):

داستان‌های دوباره پیوسته عمق بیشتری به روایت افزودند.

مثال:

The recoupled stories added depth to the narrative.

معنی(example):

داده‌های دوباره پیوسته بینش‌های جدیدی را نشان می‌دهند.

مثال:

The recoupled data reveals new insights.

معنی فارسی کلمه recoupled

: معنی recoupled به فارسی

پیوسته دوباره، به معنای اینکه دو یا چند چیز دوباره به هم متصل شده‌اند.