معنی فارسی recovery times
B1زمانهای لازم برای بهبودی پس از آسیب یا درمان.
The periods required to return to health or normal function after an injury or medical procedure.
- NOUN
example
معنی(example):
زمانهای بهبودی برای جراحیها بستگی به روش دارد.
مثال:
The recovery times for surgeries vary depending on the procedure.
معنی(example):
پس از یک صدمه، زمانهای بهبودی میتواند برای هر فرد متفاوت باشد.
مثال:
After an injury, recovery times can be different for each person.
معنی فارسی کلمه recovery times
:
زمانهای لازم برای بهبودی پس از آسیب یا درمان.