معنی فارسی recrement

B1

باقیمانده، مواد زائد یا اضافی که پس از یک فرایند باقی می‌ماند.

The residue or byproduct remaining after a process.

example
معنی(example):

باقی‌مانده مواد زائد باید با احتیاط مدیریت شود.

مثال:

The recrement of waste material needs to be handled carefully.

معنی(example):

باقی‌مانده‌ها می‌توانند اغلب به مسائل محیطی منجر شوند.

مثال:

Recrement can often lead to environmental issues.

معنی فارسی کلمه recrement

: معنی recrement به فارسی

باقیمانده، مواد زائد یا اضافی که پس از یک فرایند باقی می‌ماند.