معنی فارسی recs
B1پیشنهادات یا توصیه‌ها به دیگران، به ویژه در زمینه‌ها یا موضوعات خاص.
Suggestions or recommendations for something, often based on personal experience or knowledge.
- noun
noun
معنی(noun):
A recommendation or suggestion.
معنی(noun):
A recreation ground.
معنی(noun):
Any activity, such as play, that amuses, diverts or stimulates.
معنی(noun):
The process of recreating something.
معنی(noun):
The result of this process.
example
معنی(example):
معلم به ما چند پیشنهاد برای کتاب‌های خوب برای خواندن داد.
مثال:
The teacher gave us some recs for good books to read.
معنی(example):
من چند پیشنهاد برای برنامه‌های سفر شما دارم.
مثال:
I have a few recs for your traveling plans.
معنی فارسی کلمه recs
:
پیشنهادات یا توصیه‌ها به دیگران، به ویژه در زمینه‌ها یا موضوعات خاص.
