معنی فارسی rectangularly
B1به صورت مستطیلی یا به شکل یک مستطیل.
In a rectangular manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
اشیاء به صورت مستطیلی بر روی قفسه چیده شده بودند.
مثال:
The objects were arranged rectangularly on the shelf.
معنی(example):
او مساحت را به صورت مستطیلی اندازهگیری کرد تا دقت را تضمین کند.
مثال:
He measured the area rectangularly to ensure accuracy.
معنی فارسی کلمه rectangularly
:
به صورت مستطیلی یا به شکل یک مستطیل.