معنی فارسی recurvant

B1

دوباره‌خمیده، به طرز خاصی شکل گرفتن یا انعطاف دادن به یک شیء.

Having a curvature that bends back or recurves.

example
معنی(example):

شکل دوباره‌خمیده شی، توجه همه را جلب کرد.

مثال:

The recurvant shape of the object caught everyone's attention.

معنی(example):

طبیعت دوباره‌خمیده طراحی، آن را جذاب‌تر کرد.

مثال:

The recurvant nature of the design made it more appealing.

معنی فارسی کلمه recurvant

: معنی recurvant به فارسی

دوباره‌خمیده، به طرز خاصی شکل گرفتن یا انعطاف دادن به یک شیء.