معنی فارسی recurvation
B1دوباره خمیدگی، به معنای انحنای دوبارهای که میتواند در اشکال مختلف مشاهده شود.
The act or state of curving back or bending again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره خمیدگی پل، به آن هم استحکام و هم زیبایی میدهد.
مثال:
The recurvation of the bridge gives it both strength and grace.
معنی(example):
دوباره خمیدگی در بسیاری از اشکال طبیعی، مانند امواج یا کوهها دیده میشود.
مثال:
Recurvation can be seen in many natural forms, like waves or mountains.
معنی فارسی کلمه recurvation
:
دوباره خمیدگی، به معنای انحنای دوبارهای که میتواند در اشکال مختلف مشاهده شود.