معنی فارسی red biddy
B1گونهای از جوجهها که معمولاً به رنگ قرمز هستند و برای تخمگذاری پرورش داده میشوند.
A type of chicken raised for egg production, typically characterized by reddish plumage.
- noun
noun
معنی(noun):
A cheap alcoholic drink made by mixing red wine and methylated spirit.
example
معنی(example):
کشاورز جوجههای قرمز را برای تخمهایشان پرورش داد.
مثال:
The farmer raised red biddies for their eggs.
معنی(example):
جوجههای قرمز به خاطر مقاومت و تولید تخمشان شناخته میشوند.
مثال:
Red biddies are known for their hardiness and egg production.
معنی فارسی کلمه red biddy
:
گونهای از جوجهها که معمولاً به رنگ قرمز هستند و برای تخمگذاری پرورش داده میشوند.