معنی فارسی red ink
B1قرمز بودن، اصطلاح مالی برای اشاره به زیان یا کاهش در حسابها.
A term used in finance to indicate a loss or negative balance in accounting.
- noun
noun
معنی(noun):
Financial loss.
معنی(noun):
Cheap red wine
example
معنی(example):
مالیاتهای شرکت در این فصل منفی بود.
مثال:
The company's finances were in the red ink this quarter.
معنی(example):
او مجبور بود هزینهها را کاهش دهد تا از پایان سال با ضرر جلوگیری کند.
مثال:
He had to cut costs to avoid ending the year in red ink.
معنی فارسی کلمه red ink
:
قرمز بودن، اصطلاح مالی برای اشاره به زیان یا کاهش در حسابها.