معنی فارسی red wiggler
A2نوعی کرم خاکی که معمولاً برای کمپوستسازی و بهبود خاک استفاده میشود.
A species of earthworm ideal for composting and soil aeration.
- noun
noun
معنی(noun):
An earthworm, especially when used as bait for fishing.
example
معنی(example):
سرخمکنده نوعی کرم خاکی است.
مثال:
The red wiggler is a type of earthworm.
معنی(example):
کشاورزان از سرخمکندهها برای بهبود کیفیت خاک استفاده میکنند.
مثال:
Farmers use red wigglers to improve soil quality.
معنی فارسی کلمه red wiggler
:
نوعی کرم خاکی که معمولاً برای کمپوستسازی و بهبود خاک استفاده میشود.