معنی فارسی red-baited
B1قرمز بیدار شده به معنای متهم کردن فردی به ارتباط با کمونیسم یا عقاید چپگرا است.
Accused of being associated with communism or leftist ideologies.
- VERB
example
معنی(example):
سیاستمدار متهم شد که در طول انتخابات به قرمز بیدار شده است.
مثال:
The politician was accused of being red-baited during the campaign.
معنی(example):
آنها از تاکتیکهای قرمز بیدار شده برای تخریب اعتبار رقبایش استفاده کردند.
مثال:
They used red-baited tactics to discredit his opponents.
معنی فارسی کلمه red-baited
:
قرمز بیدار شده به معنای متهم کردن فردی به ارتباط با کمونیسم یا عقاید چپگرا است.