معنی فارسی red-cards
B1کارتهای قرمز به طور کلی به شمار بیشتری از کارتهای اخراجی اشاره دارد که ممکن است در یک بازی داده شود.
Refers to multiple instances of red cards given during a game for rule violations.
- verb
verb
معنی(verb):
To show (a player) a red card, and dismiss them from the playing area; to send off.
مثال:
He was red-carded for striking the other player.
example
معنی(example):
در این بازی، بازیکنان میتوانند به خاطر نقض قوانین کارتهای قرمز دریافت کنند.
مثال:
In this game, players can receive red-cards for breaking the rules.
معنی(example):
تعداد کارتهای قرمز نشان داده شده در این فصل افزایش یافته است.
مثال:
The number of red-cards shown increased this season.
معنی فارسی کلمه red-cards
:
کارتهای قرمز به طور کلی به شمار بیشتری از کارتهای اخراجی اشاره دارد که ممکن است در یک بازی داده شود.