معنی فارسی red-figure

C1

سبک نقاشی روی سفال که در آن جنبه‌های قرمز و سیاه ترکیبی وجود دارد.

A style of ancient Greek pottery painting characterized by red figures against a black background.

example
معنی(example):

تکنیک قرمزنگاره در سفالگری باستانی یونان به‌طور گسترده‌ای استفاده می‌شد.

مثال:

The red-figure technique was widely used in ancient Greek pottery.

معنی(example):

این گلدان دارای یک نقاشی قرمزنگاره از یک صحنه ورزشی است.

مثال:

This vase features a red-figure painting of a athletic scene.

معنی فارسی کلمه red-figure

: معنی red-figure به فارسی

سبک نقاشی روی سفال که در آن جنبه‌های قرمز و سیاه ترکیبی وجود دارد.