معنی فارسی red-line

B1

خطی که عبور از آن ناخواسته است و به عنوان محدوده‌های غیرقابل مذاکره عمل می‌کند.

An important limit or boundary that cannot be crossed in negotiations.

example
معنی(example):

تعیین یک خط قرمز در مذاکره به این معنی بود که هیچ تسهیلی بیشتر انجام نخواهد شد.

مثال:

Setting a red-line in the negotiation meant no further concessions would be made.

معنی(example):

آنها به یک خط قرمز رسیدند که نمی‌توانست در بحث‌ها پشت سر گذاشته شود.

مثال:

They reached a red-line that could not be crossed in discussions.

معنی فارسی کلمه red-line

: معنی red-line به فارسی

خطی که عبور از آن ناخواسته است و به عنوان محدوده‌های غیرقابل مذاکره عمل می‌کند.