معنی فارسی red-rimmed
B1با لبههای قرمز، اشاره به ویژگی ظاهری یک شیء است که لبهها یا حاشیههایش به رنگ قرمز است.
Having edges or borders that are colored red.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a red colour around the edge, especially said of eyes after crying.
example
معنی(example):
او عینک با لبههای قرمز پوشیده بود که شیک به نظر میرسید.
مثال:
She wore red-rimmed glasses that looked stylish.
معنی(example):
تابلو نقاشی قاب قرمز ریمکس داشت که به خوبی خود را نشان میداد.
مثال:
The painting had a red-rimmed frame that stood out.
معنی فارسی کلمه red-rimmed
:
با لبههای قرمز، اشاره به ویژگی ظاهری یک شیء است که لبهها یا حاشیههایش به رنگ قرمز است.