معنی فارسی red-tape
B2بروکراسی، به مجموعهای از فرآیندها و مقرراتهای پیجیده و زمانبر که برای انجام امور اداری لازم است اشاره دارد.
Complex procedures and regulations that are required to complete administrative tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
مقابله با بروکراسی میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
Dealing with red tape can be frustrating.
معنی(example):
پروژه به دلیل بروکراسی بیش از حد به تاخیر افتاد.
مثال:
The project was delayed due to excessive red tape.
معنی فارسی کلمه red-tape
:
بروکراسی، به مجموعهای از فرآیندها و مقرراتهای پیجیده و زمانبر که برای انجام امور اداری لازم است اشاره دارد.