معنی فارسی redarguing
B1عمل دوباره به چالش کشیدن یک نظر یا استدلال.
The act of arguing against or countering an argument that has been made
- VERB
example
معنی(example):
دوباره بحث کردن میتواند گاهی اوقات سوء تفاهمها را روشن کند.
مثال:
Redarguing can sometimes clarify misunderstandings.
معنی(example):
او به خاطر دوباره بحث کردن بر نکات مورد علاقهاش شناخته شده است.
مثال:
He is known for redarguing points he feels strongly about.
معنی فارسی کلمه redarguing
:
عمل دوباره به چالش کشیدن یک نظر یا استدلال.