معنی فارسی redbirds
B1جمعی از پرندگان قرمز که معمولاً به صورت گروهی در مکانهای مشخصی زندگی میکنند.
A group of birds with red plumage, often observed socializing or foraging together.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندههای قرمز در زمستان به هم جمع میشوند.
مثال:
The redbirds flock together during the winter.
معنی(example):
ما تماشا کردیم که پرندههای قرمز در آسمان میرقصیدند.
مثال:
We watched as the redbirds danced in the sky.
معنی فارسی کلمه redbirds
:
جمعی از پرندگان قرمز که معمولاً به صورت گروهی در مکانهای مشخصی زندگی میکنند.