معنی فارسی redbreast

B1

سینه‌قرمز، نام مرغی است که سینه‌ای قرمز رنگ دارد و اغلب در باغ‌ها مشاهده می‌شود.

A bird known for its red breast, commonly found in gardens and parks.

noun
معنی(noun):

Any of several unrelated birds that have a red breast

example
معنی(example):

قناری به خاطر سینه قرمز خاصش معروف است.

مثال:

The robin is known for its distinctive redbreast.

معنی(example):

کودکان دوست دارند در فصل بهار سینه قرمز را در باغ‌هایشان ببینند.

مثال:

Children love to see the redbreast in their gardens during spring.

معنی فارسی کلمه redbreast

: معنی redbreast به فارسی

سینه‌قرمز، نام مرغی است که سینه‌ای قرمز رنگ دارد و اغلب در باغ‌ها مشاهده می‌شود.