معنی فارسی redbud
B2نوعی درخت چناری با گلهای کوچک و صورتی رنگ که معمولاً در بهار شکوفه می‌زند.
A type of tree with small pink flowers that blooms in the spring.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several small trees, of the genus Cercis, having purple-pink flowers that appear before the leaves; the Judas tree.
example
معنی(example):
درختان ردباد در بهار به طور زیبایی شکوفه می‌زنند.
مثال:
The redbud trees bloom beautifully in spring.
معنی(example):
ما یک درخت ردباد در حیاط پشتی خود کاشتیم.
مثال:
We planted a redbud in our backyard.
معنی فارسی کلمه redbud
:
نوعی درخت چناری با گلهای کوچک و صورتی رنگ که معمولاً در بهار شکوفه می‌زند.
