معنی فارسی redden

B1 /ˈɹɛdn̩/

سرخ شدن، به معنای تغییر رنگ به قرمز است، به ویژه در مورد پوست یا آسمان.

To become red or to cause something to become red.

verb
معنی(verb):

To become red or redder.

معنی(verb):

To make red or redder.

example
معنی(example):

گونه‌های او وقتی خجالت می‌کشد تمایل دارند سرخ شوند.

مثال:

Her cheeks tend to redden when she feels embarrassed.

معنی(example):

غروب آفتاب شروع به سرخ کردن آسمان کرد.

مثال:

The sunset began to redden the sky.

معنی فارسی کلمه redden

: معنی redden به فارسی

سرخ شدن، به معنای تغییر رنگ به قرمز است، به ویژه در مورد پوست یا آسمان.