معنی فارسی reddingite

B1

رهدنیش، افرادی که به منطقه رده تعلق دارند و معمولاً ویژگی‌های خاصی دارند.

People from Redding, often noted for specific community characteristics.

example
معنی(example):

رهدنیش‌ها به خاطر روحیه اجتماعی خود شناخته می‌شوند.

مثال:

Reddingites are known for their community spirit.

معنی(example):

این تجمع بسیاری از رهدنیش‌ها را از منطقه جذب کرد.

مثال:

The gathering attracted many reddingites from the area.

معنی فارسی کلمه reddingite

: معنی reddingite به فارسی

رهدنیش، افرادی که به منطقه رده تعلق دارند و معمولاً ویژگی‌های خاصی دارند.