معنی فارسی reddish
A2 /ˈɹɛdɪʃ/رنگی که مقداری قرمز است یا به قرمز نزدیک است.
Having a color that is close to red.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Somewhat red.
example
معنی(example):
در غروب آسمان رنگ مایل به قرمز به خود گرفت.
مثال:
The sky turned reddish at sunset.
معنی(example):
او در مهمانی یک لباس مایل به قرمز پوشیده بود.
مثال:
She wore a reddish dress to the party.
معنی فارسی کلمه reddish
:
رنگی که مقداری قرمز است یا به قرمز نزدیک است.