معنی فارسی rede

B1 /ɹiːd/

دوباره مرتب کردن، به خصوص در زمینه اتاق یا مکان که نیاز به نظم بیشتر دارد.

To arrange or put in order again.

noun

معنی(noun):

Help, advice, counsel.

معنی(noun):

Decision, a plan.

example

معنی(example):

من باید اتاقم را دوباره مرتب می‌کردم قبل از اینکه مهمان‌ها بیایند.

مثال:

I had to rede my room before the visitors arrived.

معنی(example):

به معنای دوباره مرتب کردن چیزی است.

مثال:

To rede means to put something back in order.

معنی فارسی کلمه rede

دوباره مرتب کردن، به خصوص در زمینه اتاق یا مکان که نیاز به نظم بیشتر دارد.