معنی فارسی redecay

B1

عمل تجزیه مجدد یا تحلیل وضعیت تجزیه یک ماده به منظور درک بهتر آن

To undergo a process of decay again for understanding or preservation purposes

example
معنی(example):

پس از چند ماه، هنرمند نیاز داشت تا اثر هنری را دوباره تجزیه کند تا از آن محافظت کند.

مثال:

After a few months, the artist needed to redecay the artwork to preserve it.

معنی(example):

آن‌ها مجبور شدند مواد آلی را دوباره تجزیه کنند تا روند تجزیه آن‌ها را مطالعه کنند.

مثال:

They had to redecay the organic materials to study their decay process.

معنی فارسی کلمه redecay

: معنی redecay به فارسی

عمل تجزیه مجدد یا تحلیل وضعیت تجزیه یک ماده به منظور درک بهتر آن