معنی فارسی rededicatory
B1مرتبط با بازآفرینی، به معنای متعهد کردن دوباره چیزی است.
Relating to or serving to rededicate something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سخنرانی بازآفرینی بسیار احساسی بود.
مثال:
The rededicatory speech was very heartfelt.
معنی(example):
او یک پیام بازآفرینی برای کتاب جدید نوشت.
مثال:
He wrote a rededicatory message for the new book.
معنی فارسی کلمه rededicatory
:
مرتبط با بازآفرینی، به معنای متعهد کردن دوباره چیزی است.